(.♡ناشناخته

(.♡ناشناخته

آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برسته ست ازین دام بگو

یه گلبرگ مغرور که حالا برگشته و خوبِ تهرانه :)

آیا دوست دارید بدونید بعد یک هفته تحصیلی با درجه سختی زیاد چه بلایی سر روان دانش آموزان می آید؟
گوش کنید


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۵۴
گلبرگ مغرور :)

غزل گفت با مامان و عمش حرف زده و نمیارنش ایران

یعنی بعد این همه سال انتظار حتی دیگه وقتی زیر خروار ها خاکه ام نمیتونم پیشش باشم


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۲:۵۱
گلبرگ مغرور :)

میدونید تو این شرایط که تمام دوستای عادی و صمیمی اون مرحوم که از عمق رابطمون خبر داشتن،دارن آیدی منو از هر جایی شده گیر میارن فقط برای اینکه دلداریم بدن و یه عذاب وجدان خاصی دارم در شرایطی که همه فک میکنن داغون داغونم،حالم خوبه

شما بودید یه طوری نمیشدید؟

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۲۱
گلبرگ مغرور :)

تمام این غصه خوردنا،خسته بودنا،بی حوصله بودنا،بی اعصاب بودنا،شفته بودنا 

همه رو میخوام پشت ساعت 23:59 دقیقه امشب بزارم و برم

هفته ی سختی رو گذروندم به خودم حق میدم برای داشتن تمام موردای بالا به هر حال برای من اتفاق کمی نبوده و نیست ولی زندگی رو نمیشه متوقف کرد دروغ چرا اگه دلم بخواد گریه هم میکنم اما نباید از قبل از مردن از قافله جا بمونم

یه داغی رو دلم مونده که هیچوقت خوب نمیشه اما نباید بزارم داغ دوومی که رو دلم میمونه استفاده نکردن از فرصتام باشه

در کل از زهرا و آنه تمام کسایی که تو این مدت سعی کردن با حرفاشون آرومم کنن،بهم تسلیت گفتن و یا هر چیز دیگه واقعا ممنونم و عذر میخوام که این مدت اوقاتتون رو تلخ کردم

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۲۷
گلبرگ مغرور :)
اگه واقعا به خودتون و سلامتیتون اهمیت میدید یک ساعت و سی یک دقیقه و 43 ثانیه وقت برا خودتون کنار بزارید و این مستند رو ببینید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۰۵
گلبرگ مغرور :)
نمیدونیم چیه ادبیات بچه ها اظهار کردن که چقدر ناامیدن
خیلی میخواستم باهاشون صحبت کنم که دلیل این همه ناامید از زندگیشون چیه
ولی خودم باورم نمیشد در عرض یه شب خودم بدتر از اون بچه ها شم
بار ها به خودم گفتم اگه اون روز بهش پیام میدادم اگه فقط چند ثانیه بخاطر جواب دادن پیام من دیرتر میرفت بیرون شاید اون اتفاق نمی افتاد شاید...نمیدونم.
هفته ی پیش این موقع ساعت آخری بود که نفس داشت و الان هفت روز گذشت ،هفت روزی که شبیه روز نبودن ،ماه بودن شایدم سال
سخت گذشت خیلی سخت صب اولین چیزی که یادم میومد این بود که دیگه نیست و شب آخرین چیزی که توذهنم بود همین موضوع بود
تو طول روز خودمو میکشتم که به مسخره ترین کارا سرگرم شم فقط برای اینکه یادم نیاد هیچی یادم نیاد ولی مگه میشه؟
به خودم میومدم میدیدم نزدیک یک ساعت که به دیوار زل زدم و بی صدا گریه میکنم
عجیب هفته ای بود تو این چند سال وحشتناک ترین اتفاقا افتاده برام ،از مرگ مامان بزرگ و دایی بگیر تا اتفاقای وحشتناکی که برا خانوادمون،مامان و خودم افتاد  همشونو رد کردم سخت بود اما من ازشون گذشتم ولی دیگه نمیتونم دیگه واقعا کم آوردم'اصلن بریدم'
باید به مامانش زنگ بزنم و تسلیت بگم اما نمیتونم جرئت اینو ندارم باهاش حرف بزنم از هرچی که باعث شه باورم شه این قضیه راسته میترسم
صب به صب که از جلو خونشون رد میشم کوچمون خیابونیای اطرافمون بیایم نزدیک تر حیاط ،حتی همین اتاق ،لعنتی نمیدونم چرا خاطره هامون اینقدر از نظر مکانی نزدیکن:(
این هفته واقعا سخت گذشت تصور اینکه تو نیستی به شوخی ام سخته چه برسه واقعی جدن بقیه عمرم میخواد همینقدر افتضاح بگذره؟
داغی به دلم موند که هیچوقت نه ترمیم میشه نه درست
۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۳:۱۲
گلبرگ مغرور :)

فک میکردم مرگ ماندانا شوخی بیش نیست حتی وقتی همه براش پیام تسلیت میفرستادن باور نمیکردم

امروز رفتم دم خونشون داییش مشکی پوشیده بود باهاش حرف زدیم

پرسیدیم ماندانا سالمه دیگه این چیزایی که راجبش میگن الکیه؟

گفت فوت کرده گفت تصادف کرده سرش خورده به جدول

گفت خونریزی مغزی کرده گفت تو آمبولانس تموم کرده

مانی قشنگم خواهر عزیز من واقعا رفته


هیچوقت فکر نمیکردم مشکی عزای بهترین دوستمو بپوشم موقعی که داشت میرفت از ایران میگفت بی خدافظی میرم وقتی بی خدافظی رفت بعدش کلی پشیمون شد لعنتی پس چرا بازم بیخدافظی رفتی؟

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۶:۱۷
گلبرگ مغرور :)

خب ازونجایی که مقدمه چینی بلد نیستم پس میگم:/

1_من از عشاق دو آتیشه ی سیر ترشی،ترشی لبو و ترشی آلبالو هستم و اینارو خالی خالی میخورم یعنی مثلن میخوام تلویزیون ببینم میرم یه کاسه ترشی میکشم همینطوری میخورم و میبینم:/


2_بعضی روزا از خواب پا میشم احساس میکنم باید با داداشم دعوا کنم و بدون هیچ دلیلی میرم باهاش دعوا میکنم


3_در تمامی مکان های عمومی و خصوصی و در جمع خودم،فامیل و دوستان من مودب ترین آدم دنیام یعنی یه حرف بد از دهنم بیرون نمیاد ولی به محض اینکه پامو میزارم داخل مدرسه به یه آدم غیر قابل پخش تبدیل میشم:|


4_  من پر رو ترین خجالتی دنیام یعنی نمیدونم اینو چجوری براتون توضیح بدم 

مثلن اینکه کلن خیلی راحتم ولی در عین حال خیلی خجالت میکشم . آآ فک کنم نمیتونم منظورمو درست برسونم


5_وقتی سوار تاکسی خالی میشم دعا میکنم تا رسیدنم به مقصد هیچ مسافر دیگه ای سوار نشه


6_وقتی مدرسه تعطیل میشه و هیچکس نمیاد دنبالم به خودم میگم'خب وقتی نمیتونید مسئولیت قبول کنید چرا بچه دار میشید؟'بعدم خودم به حرف چرندی که گفتم میخندم و دو قدم راه خونه تا مدرسه رو تاکسی میگیرم:|


7_خیلی سریع آشپزی میکنم مثلن یه خورشتی که پختنش با برنج 3 ساعت طول میکشه من 40 دقیقه ای می پزم و این همیشه برا خانواده سواله چطوری اینقدر سریع؟درواقع برا خودمم سواله


همین دیگه ممنون ازین چالش ^^

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۳:۲۶
گلبرگ مغرور :)

تقریبا شدیم آدم های سالم روانی همون غمگین های شاد همیشگی:/

در ادامه میخوام در روز معلم این رو بی افزایم که معلمین چه برداشتی از تعطیلات آخر هفته دانش آموز دارن؟

1)زمانی برای استراحت دانش آموز بعد یک هفته سخت و پر تلاش

2)زمانی برای خفه کردن دانش آموز در حجم انبود کار های داده شده از طرف معلمین تحت عنوان 'تکالیف آخر هفته:(

....

پ.ن:البته روز معلم فرداست ولی باشه:دی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۳۴
گلبرگ مغرور :)

- میشه حالا که شما دارید میرید سوییچ ماشینم ببرید

+برا چی ببریم ما که ماشینو نمیخوایم؟

- آخه امیر ماشینو ورمیداره بعد من میمونم 

*بابا میدونی چیه داتی 'دیگی که واسه من نجوشه میخوام سر سگ توش بجوشه'رو داره زندگی میکنه

-نخیرم مگه تو اصلن دانشگاه نداری

+نه فردا دانشگاهشون تعطیله

*آره خانوم معلممون گفته نیاید

-بخاطر اینگه امتحان ارشده فردا

*امتحان ارشد؟بابا ااااااااا

+ولی نگا تروخدا این امیر که باید التماسش میکردی بره گواهینامه بگیره الان حق نداره پشت ماشین بشینه هاا

- حالا نه که این خودشم خیلی رانندگی دوست داره من بهش گفتم امروز بیاد دنبالت با ماشین ولی نیومد

+عه چرا

-گفتش از صب استراحت کردم خستم -__-


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۳:۱۳
گلبرگ مغرور :)