(.♡ناشناخته

(.♡ناشناخته

آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برسته ست ازین دام بگو

یه گلبرگ مغرور که حالا برگشته و خوبِ تهرانه :)

۷ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

آقا سر آزمون اولی یه پسره از اون کلاسیا جلو من نشسته بود اصلن اون زیبا رو و فرفری مو معنای واقعی احسن الخالقین بود

منتها یه باگ خیلی بزرگ داشت و خب اونم این بود که صندل مردونه پوشیده بود با جوراب سفید-_____-

دیروز با هم رسیدیم بعد من عین گاو سرمو انداختم پایین سوار آسانسور شدم ولی اون موقع پیاده شدن نگام کرد خیلی بلند گفت ببخشید بعد رفت بیرون 

واقعا چی باعث شده یه همچین لعنتی جذاب جنتلمنی جوراب سفید با صندل بپوشه:/

اگه این مشکلو نداشت صد در صد امپراطوری غرورمو میشکستم و به غلامی قبولش میکردمfrown

بله من یه همچین اعتماد به نفسی ام:||||||||||

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۸ ، ۱۸:۴۱
گلبرگ مغرور :)

خطاب به اون دونفری که الان دیدم تو وب هستن

برای چی داری اینجا چرخ میخوری رفیق؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۸ ، ۲۳:۰۳
گلبرگ مغرور :)

پنجشنبه کلاسمو پیچوندم نرفتم شب اینقدر بد خوابیدم،صبح اینقدر کسل و بی حال بودم هیچکاری نکردم به هیچی نرسیدم و فقط دور سر خودم چرخ خوردم

حتی ظهر با مامانم رفتیم پیتزایی پچگیام ولی دیگه کیفیت سابقو نداشت:/

مهم نیست

جاش امروز که رفتم کلاس،اینقدررر اونجا بهم خوش گذشت بعد اومدم خونه هم وقت کردم غذای مورد علاقمو درست کنم هم حموم برم هم به یه بخش خیلی خیلی قابل توجهی از کارام برسم تازه ساعت بیست دقیقه به نهه و یعنی هنوز چند ساعت دیگه ام وقت هست*____*

و خب الان فک میکنم که پشیمونم پنجشنبمو پیچوندم-____-

...

پسر خالم  یه دو سه روز داره میاد خونمون و ببینید کدوم سودجویی قراره با کتابای ریاضی و هندسه اش سرش خراب شه،احسنت نامبرده!!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۸ ، ۲۰:۴۳
گلبرگ مغرور :)

نامبرده بعد دوماه قراره فردا صبح بخوابه و میخواد بر طبل شادانه بکوبه:/

بعله فردا کلاس هندسه و ریاضیم رو قراره بپیچونم و خب والدینمم ذره ای خبر ندارن فردا کوییز ریاضی دارم!!!!

در واقع من برنامه ریزی خیلی خوبی داشتم منتها دیروز یه اتفاقات پیش بینی نشده افتاد و از ساعت سه ظهر تا یازده شب من کلن سوخت شد!!شما میدونید این ساعت واسه یه بچه که هم باید به کارای عملی تئوری مدرسش برسه هم برا کنکورش بخونه چقدررر مهم و با ارزشه؟؟

آره خلاصه نتونستم خودمو تا کوییز ریاضی برسونم و واقعا توانایی یه بار دیگه جواب پس دادن ندارم-_-

درضمن واقعا بعد دو ماه نیاز به استراحت و خوابم دارم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۸ ، ۲۲:۵۳
گلبرگ مغرور :)

مرضیه میگه:کامبیز چوبشو گرفته دستش بعد میگه استرس نداشته باشید

و این بهترین تعبیری بود که میشد از کامبیز روانی کرد

فک کن زنه اومده میگه من فلان سال یه بچه هه رو اخراج کردم بعد دو دقیقه بعد من اخراجش نکردم خودش اخراج شد

بچه ها نمیتونید پارچه تیکه ای استفاده کنید،بچه ها پارچه تیکه ای استفاده کنید

من گروهتون کردم که به هم کمک کنید ولی وای به حالتون اگه ببینم دارید به هم کمک میکنید

من تکلیف خونه نمیدم ولی اگه کسی تکلیف خونشو انجام نده دهنش سرویسه:/

اینا فقط گوشه ای از بیانات اون اسطوره است:(

...

منو تو سامانه ثبت نکرده بودن منم وقتی دیدم کارنامه ام نیست واسه خودم شیلنگ تخته می نداختم تا اینکه قضیه لو رفت و خلاصه خانواده وارد مذاکره شدن و مشکل رو حل کردن

و وقتی کارنامم رو دیدم در کمال تعجب دیدم مجموعم شده شصت درصد،در حالی که داشتم دعا میکردم کمتر از چهل نباشم:/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۸ ، ۱۶:۵۸
گلبرگ مغرور :)

ولی معلم هندسمون یه حرف جالب میزنه

میگه غرور بده ولی سر آزمون مغرور باشید!!

یعنی اینقدر به خودتون اعتماد داشته باشید که اگه دیدید یه سوال رو نمیتونید حل کنید بدونید بقیه ام نمیتونن پس نا امید نشید:/

حالا من میخوام مغرور باشم و بگم اگه من درصد امروزم میشه ده پس درصد بقیه ام میشه دهlaugh

هرچند هنوز یه چهار ساعت دیگه باید سر خودمو گرم کنم تا نتایج سومین شاهکار قرنم بیاد:/

میدونم از آزمون اول پیشرفت کردم ولی متاسفانه پیشرفت داره میلی متری صورت میگیره منم که منتظر دپرس شدن دیگه چه جرقه ای بهتر از این؟؟:(

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۸ ، ۱۹:۳۴
گلبرگ مغرور :)

خب دیگه من از مدرسه رفتن خسته شدم وقتشه تابستون شه:/

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۵۳
گلبرگ مغرور :)