(.♡ناشناخته

(.♡ناشناخته

آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برسته ست ازین دام بگو

یه گلبرگ مغرور که حالا برگشته و خوبِ تهرانه :)

۵ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است

بعد چهار ماه قرنطینه مامانم تصمیم میگیره منو ببره خونه مامان بزرگم تا بعد یه سال ببینمش
استدلالمون هم این بود ما که رعایت میکنیم جایی نرفتیم و اونا هم همینطور و چیزی نمیشه و فلان
ما میریم خونه مامان بزرگم و تمام یک هفته رو بدون دست و روبوسی و با حفظ فاصله دومتر از همه میگذرونیم سفر تموم میشه میره و برمیگردیم خونمون تا این که یک روز بعد از برگشتمون خالم که با مامان بزرگم زندگی میکنه زنگ میزنه میگه که حالش بده ، تست کروناش مثبت میشه و معلوم میشه تمام این یک هفته که ظاهر سالم و سلامت داشت در واقع ناقل خاموش بوده.
صبح شنبه من و تمام اعضای خانوادم تست کرونا میدیم و انگار که معجزه شده باشه جواب تست هممون منفی درمیاد ،ما یه اشتباه بزرگ کردیم اما خطر از بیخ گوشمون رد شد ولی چیزی که هست اینه که همه اینقدر خوش شانس نیستن!!
شاید دلیل اینکه به ما منتقل نشده رعایت فاصله اجتماعی و عدم تماس بوده ،خواهش میکنم اگه شرایطش رو دارید توی خونتون بمونید ، دید و بازدیداتون رو بزارید برای یه وقت دیگه ،حتما ماسک بزنید معلوم نیست چند نفر دیگه اون بیرون هستن که هیچ علائمی ندارند اما مبتلان .
تنها دلیلی که تصمیم گرفتم اینو بنویسم این بود که من یه اشتباه کردم و خطر از بیخ گوشم رد شد ،شما اشتباه من رو بخونید و رعایت کنید چون قرار نیست همیشه پایان خوشایندی در انتظارمون باشه:)

 اون عقیده که اتفاق بد فقط برای بقیه است رو بریزید دور کرونا اصلا متوجه همچین مزخرفی نیست!!!!

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۹ ، ۰۲:۲۴
گلبرگ مغرور :)

خب دوستان من دو روز دیگه بر میگردم خونه و درس خوندن رو شروع میکنم

حالا ازتون میخوام تجربه یا توصیه هاتون رو با من به اشتراک بزارید

۱_چجوری خودم رو متمرکز نگه دارم تا بتونم ساعات مطالعه زیادی داشته باشم ؟

۲_ریاضی و هندسه رو چطور بخونم که فرمول ها یا مباحث خوب یادم بمونه؟

۳_و بزرگترین مشکلم بعد این وقفه ای که افتاد عمیقا تست زدنه دیگه راجب این مورد هرچی می تونید بگید

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۹ ، ۲۲:۵۲
گلبرگ مغرور :)

چتری هام رو آبی کردم

تمام

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۹ ، ۲۳:۴۱
گلبرگ مغرور :)

 

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۹ ، ۱۹:۱۴
گلبرگ مغرور :)

در حالی که از تک تک سلول های بدنم عشق میبارید مواد رو با پیمونه ها اندازه گرفتم

کیک شکلاتی زیبارو پختم

براش خامه درست کردم و با سس شکلات تزیینش کردم

 

پسر فردا رسما تولد دوم منه نمیتونم صبر کنم صبح شه!!!

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۹ ، ۰۰:۱۵
گلبرگ مغرور :)