(.♡ناشناخته

(.♡ناشناخته

آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برسته ست ازین دام بگو

یه گلبرگ مغرور که حالا برگشته و خوبِ تهرانه :)

خب آقا اصلاح کنم،من از آدمای موثق تر از هاجر،که ادبیات خوندن اینا متوجه شدم قضیه مولانا کاملن فرق میکرده و رابطش با شمس رابطه استاد و شاگردی بوده بنابر این ببخشید دیگه:/

ولی جدای از هر چی اشعار مولانا به طرز بی رحمانه ای زیبا و دلبرباست ،تصور اینکه یکی بشینه و اینا رو در وصف تو بسراید اصلن هوش از سر آدم میپرونه و مقایسه اش با اشعار عاشقانه عموم پسند و رایج امروزی مثل دونه دونه یه ستاره تو آسمونه و دان زات دان واقعا نشان دهنده اینه که در چه زمان بدی متولد شدیم

اشعار متفرقه خیلی قشنگی ام داره که آخر این متن یه بیتشو که من خودم خیلی دوست داشتم مینویسم

در نهایت من بین اشعار مولانا و بوستان سعدی فعلن مولانا رو انتخاب میکنم:دی

دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم

من به خود نامدم اینجا که به خود بازروم


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۱/۰۳
گلبرگ مغرور :)

نظرات (۳)

۰۳ بهمن ۹۷ ، ۱۹:۳۶ مهندس رضا عباسی
مهم حرفیه که تو شعرش  گفته حالا اونم مهمه خصوصیاتش ولی خیلی نه
واى خدایى من !!! گى!! خواهش میکنم اینجورى نگین درباره ى چیزى که نمیدونین 
مولانا و شمس عارف هاى بزرگى بودن 
عشق بین مولانا و شمس یه عشق کاملا عرفانى بوده 
خدا این دو تا به هم رسونده و کاملا با چیزى که شما فکر میکنین متفاوته یعنى اونقدر عشق عرفانى بزرگه که دور از درک ماست و اینکه شمس عارف بزرگى بوده و اطلاعات زیادش رو با مولانا اشتراک گذاشته 
پیشنهاد میکنم حتما ملت عشق رو بخونین 
پاسخ:
سلام آبان اتفاقا من دیشب از یه معلم ادبیات دیگه ام پرسیدم و اونم گفت عشق اونطوری نه،رابطه ی بین استاد و شاگردی
بنا براین غلط کردم الان اصلاحش میکنم☺
دقیقا همونا که آبان میگه! 
اتفاقا تو ملت عشق هم به این اشاره میشه که هردوشون از حرفایی که پشت سرشون میزنن ناراحتن!
پاسخ:
دقیقا همون جوابی که به آبان دادم:/

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی