ویکند یا ورک دیز؟ مسئله این است:|
اینکه چطور از پس کارای دیروز زنده بیرون اومدم خودش واقعا مسئله ی سوال بر انگیزیه:|
فقط یادمه دیشب با دهان ناسزا میدادم،و با دست کار میکردم و من بودم میان حجم انبوهی از کاغذای تموم شده و تموم نشده و کارای مونده:|
بعد خانوم برای همین اندازه از کار به کارگاه هاجر اینا دو هفته وقت داده-___-
حالا یه چیز ترسناک بگم اینکه میسپرمت به خدا و اینکه خدا از حق خودش میگذره ولی از حق بنده هاش نه:)
آقا خلاصه صب کارد میزدین بهم خونم درنمیومد ،دوستام اولین بارشون بود منو اینقدر عصبی میدیدن،یعنی یه چی میگم یه چی میخونیداا!!
بعد سر کلاس وقتی تو صف بودم که اسمم صدا شه و برم کارامو نشونش بدم،تمرینای شکرگزاریمو انجام دادم و کاملن یهو حالم خوب شد،بازم یه چی میگم یه چی میخونیدا^^
پ.ن:تو پلنرم تمام کارای هفته بعدو نوشتم تازه فردا هنوز مونده ولی صفحه تموم شد:| یعنی این هفته منم و یه حجم از کارای غیر عادی زیاد که معلما با شعار پنجشنبه جمعه انجام دهید'خیلی تاکید دارن اینجا تنبل خونه شاه عباسی نیست،عین ژاپنیا باشید تا پیشرفت کنیم:|
پ.ن:آره خب تو امکانات کابل باید ژاپنی وار کار کنیم:دی)
ولی خدایی یه معلم داریم به تنبل خونه شاه عباس میگه تنبل خونه شاه عباسی:|
به ترکی پارچه ام میگه ترکه:|
به پیلی ام میگه پیله:|
علاقه ای به گفتن من نمیدونم هم ندارنه حتی به قیمت خراب کردم کار بچه ها
البته خداروشکر که امسال دیگه معلممون نیست:|