(.♡ناشناخته

(.♡ناشناخته

آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برسته ست ازین دام بگو

یه گلبرگ مغرور که حالا برگشته و خوبِ تهرانه :)

۱۲۰ روز

يكشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۸، ۰۹:۰۴ ب.ظ

و الان داشتم فکر می کردم کی آذر تموم شد پس کی آبان شده بود و به معنای واقعی متوجه گذر زمان نبودم

یعنی اینقدر سرگرم بودم حتی از رو تاریخ آزمون هماهنگامم متوجه این قضیه نشدم

و امروز استادم بهم گفت صد و بیست روز دیگه زمان داری

خشکم زد،کی فرصت من شد صد و بیست روز ،من وقتی این قضیه رو شروع کردم هنوز ده ماه وقت بود و همیشه پس ذهنم این تصور و داشتم که کو حالا تا این ده ماه تموم شه و فقط صد و بیست روز مونده

نمیدونم متوجه حس من میشید یا نه ولی سر تا سر وجودمو ناباوری ورداشته 'صد و بیست روز' اصلن من کی از نصفه راه عبور کردم و چرا متوجه نشدم.

...

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۸/۰۹/۲۴
گلبرگ مغرور :)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی