(.♡ناشناخته

(.♡ناشناخته

آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برسته ست ازین دام بگو

یه گلبرگ مغرور که حالا برگشته و خوبِ تهرانه :)

اینقده دور شدی...

سه شنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۸، ۰۷:۳۴ ب.ظ

بعد از پنج روز جلسه و هم اندیشی و فکر بالاخره یه بهونه توپ پیدا کردم که در جواب گند زدن امتحان به استاد بگم*_____*

با هاجر کلی ام بالا پایینش کردیم که مو لای درزش نره

..

یه سه هفته است به همه آدمای زندگیم روزی دوازده بار میگم:اینقده دور شدی و مغرور شدی که دیگه کور شدی،اوناعم ضمن ابراز اینکه حالشون دیگه بهم خورده بهم اشاره میکنن اگه خفه شم خیلی امنیتم بالاتره:///

.

نمیدونم چند روزه با داداشم قهرم فقط دیروز برای پنج دقیقه فکر میکردم تک بچه ام و اصلا یادم نبود برادر دارم:|

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۰۸/۱۴
گلبرگ مغرور :)

نظرات (۱)

خوبه منم خیلی وقتا بهانه های خوبی پیدا می کنم

.

به نظر منم زیادی نگو،با مزه بهت گفتن.خخخخخ.

.

منم گاهی یادم میره داداش دارم،چه با دعوا چه بی دعوا.

 

پاسخ:
من نمیگم ولی افتاده تو دهن بقیه و یه طورایی دارن ازم انتقام میگیرن

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی