(.♡ناشناخته

(.♡ناشناخته

آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برسته ست ازین دام بگو

یه گلبرگ مغرور که حالا برگشته و خوبِ تهرانه :)

کابوس

شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۰۸ ب.ظ

مشق های ریاضیمو دارم مینویسم

هدفون تو گوشمه

صدای مهمونا خیلی ضعیف از پذیرایی میاد

داریوش داره میخونه : 

دوباره باز غمت بیاد که منو مبتلا کنه

یادم میاد دوباره یادم میاد تمام اون روزای تلخ؟بد؟وحشتناک؟اصلن چجوری میشه تو چندتا کلمه اون رو جاش داد؟

تنهاییمون،خونه ای که با شهر ارواح فرقی نداشت،قلبی که دیگه نمیزد ، بدنی که یخ بسته بود

،غم انگیزی روزامون..

نمی دونم کی اشکام سرازیر شد و صورتم خیس:)


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۷/۲۲
گلبرگ مغرور :)

نظرات (۲)

:(
۲۲ مهر ۹۶ ، ۲۲:۱۴ زِدْ عِِـچْ آرْ …
99 تاس که
پاسخ:
اشتباه لپی شده:/

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی