(.♡ناشناخته

(.♡ناشناخته

آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برسته ست ازین دام بگو

یه گلبرگ مغرور که حالا برگشته و خوبِ تهرانه :)

سگ

جمعه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ۰۴:۲۲ ق.ظ

در سر می پراند که برای تحصیل برود به کشور خارج-__-اما وقتی در گرجستان با سیل عظیمی از سگ ها رو به رو شد یافت آدم زندگی در خارج نمی باشد و این پرونده بسته شد هر چند که هنوزم گاهی به سرش فکر رفتن میزند اما از همینجا بهش میگم فاطین جان دلبندم تموم کن این بازی کثیفو:)از رویاهای رفتن میگویم که چطور خودم بازش کردم خودمم با پوزش از خانواده که در حال تحقیق و برسی بودن جمعش کردم؛ من ایتالیا رو خیلی دوست دارم حتی بیشتر از امیررضا که پونزده سال داداشمه :دی)

یه روز تلویزیون داشت آقای گل فوتسال جهان که ایرانی ام بود رو نشون میداد ازش پرسیدا چرا قراردادتو با فلان باشگاه ایتالیایی فسخ کردی و جواب این بود:بخاطر سگ:)

تعریف میکرد از در و دیوار شهر سگ میریخت یکبار از ترس سگ فرار کرده و تو اتاقک تلفن عمومی پناه گرفته البته با زنش بعد کاشف به عمل اومده بچه شون تو کوچه مونده خانومه میگه برو بچه رو بیار این مرده ام میگه اگه منو بکشی ام حاظر نیستم برم بیرون:)

حالا بگید چه تضمینی برای من هست که تو ایتالیا زنده بمونم؟؟///

اما داستان سگ به اینجا ختم نمیشه یکی از همسایه هامون سگ داشت و من رو دعوت کرد خونشون بهش توضیح دادم که نه ممنون من نمی تونم با سگ زیر یه سقف بمونم گفت اشکالی نداره بیا سگ و میزاریمش تو اتاق و بدین گونه من راهی خونشون شدم اما چشمتون روز بد نبینه یکی دوساعت که گذشت یدفعه نمیدونم این سگه چجوری در و اتاق و باز کرد پرید بیرون حالا هی اون پارس میکرد دنبال من دووید منم از این ور فرار اون اون لحظه حول شدم  پریدم تو بالکن شکر خدا که جلوی سگ رو گرفتن چون اگه بیشتر پیش روی میکرد احتمالا خودمو پرت میکردم پایین:)

سگ ها موجودات گوگولی ان مثل گربه ها باور کنید منم وقتی عکسا و فیلماشونو میبینم کلی ابراز محبت میکنم ولی از وجود حقیقی اشان میترسم و در کنار تمام این داستان سگ ها باید عرض کنم من از گربه ها بیشتر از سگ ها میترسم خیلی خیلی بیشتر..

ادامه دارد..


موافقین ۰ مخالفین ۱ ۹۶/۰۶/۲۴
گلبرگ مغرور :)

نظرات (۴)

خخخ
ای وای
پاسخ:
آخرش این سگا دنیا رو تسخیر میکنن بعد منو امسال منم مجبور میشیم به خود کشی :)
خدا نکنه به خود کشی!

اینم سیاست امریکا و کشور های اروپایی یه که خانواده ها بچه نیارن و سگ بزرگ کنن
مثلا می خوان جمعیتشون کنترل کنن اما به چه بهایی!
من هم خودم سگ پرورش دادم،یه لحظه عموی مادرم ،دربازبوداومدداخل واجازه بگیردکه سگه رامن آزادگذاشته بودم براخودش که یک لحظه دیدم داره تندمیدوه که امدپای عمومی مادرم راگازبگیره که افسارش روبدست گرفتم وبستم سرجاش ودستموشستم وباعموی مادرم سلام علیک کردم وبه خانه خودمان راهیشان کردم:)


ولی سگ های گله،خیلی خطریند،آدموجرمیدندولی نمیدونم چرامن ازشون میترسم من خیلی دلم میخوادگرگ ازنزدیک ببینم
وانگارازجونم سیرم:(

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی