(.♡ناشناخته

(.♡ناشناخته

آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برسته ست ازین دام بگو

یه گلبرگ مغرور که حالا برگشته و خوبِ تهرانه :)

شب‌های چهارشنبه

پنجشنبه, ۷ دی ۱۴۰۲، ۰۱:۲۸ ب.ظ

دیشب که برگشتم خونه چون مهمون داشتیم و نمیخواستم باهاشون مواجه شم گفتم میشینم تو سالن اجتماعات خونمون تا برن بعد برم بالا.

به خودم اومدم دیدم تا ساعت دوازده شب نشستم تو سالن تاریک و دارم آسمونو نگاه میکنم و ناخودآگاه از فکر کردن به چیزی که گذشته لبخند میزنم، شت!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۱۰/۰۷
گلبرگ مغرور :)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی