من یه فوبیای گربه فجیع داشتم در حدی که یه بار تو بچگی فاصلم با گربه رسید به دو متر ،تب و لرز گرفتم
هر روزی که گربه میدیدم شبش کابوس خیلی بد میدیدم ازینا که تو فیلما نشون میده طرف وقتی خوابه داد میزنه و شدید عرق میکنه ازونا
ولی هر چقدر بزرگتر شدم سعی کردم باهاش کنار بیام چون گربه ها رو خیلی دوست دارم و اصلنم نمیدونم چرا ازشون میترسیدم
خلاصه من به مراحل خیلی خوبی رسیدم هنوز به گربه ای دست نزدم چون موقعیتش پیش نیومده ولی اگه گربه هه خودشو بمالونه به پام مشکلی ندارم
البته هنوزم کامل ترسم نریخته ها
خلاصه ما یه شب با پدر داشتیم از سواری برمیگشتیم من دیدم یه بچه گربه تو باغچست عین یه فقره لوس ننر شروع کردم بهش نزدیک شدن و حرف زدن
بعد بابام ازین صدا های پیش پیش دراورد که گربه هه بیاد سمتمون
یهو دیدم یا خداا!!!
سه تا گربه اندازه خرس از پشتش درومدن
منکه فقط همینقدر به ذهنم رسید داد بزنم غلط کردم و فرار کنم
نمیدونم این حال خوب از کجا میاد وسط این همه دلیل منطقی برای بد بودن
شبکه های اجتماعی رو که باز میکنی بی نهایت صفحه برات باز میشه پر از غر و نا امیدی و انرژی منفی از حال این روزا
حقیقتش من تا میفهمم بحث راجب این چیزاست رد میکنم میره
نمیخونم ،نمیشنوم
یا بهتر بگم ما تصمیم گرفتیم نخونیم،نشنویم
ما هنوز امید داریم
همونی که آدم باهاش زندست:)
همه یا دارن میرن یا میخوان برن و نمیتونن
حقیقتش من تا همین چند ماه پیش کک رفتن تو جون افتاده بود الان ولی الان نه
دقیقن تو بدترین روزای مملکت ،دیگه نمیخوام برم
همین چند ماه پیش بهم ثابت شد زندگی کوتاه تر از اونیه که آدم بخواد حسرت دیدن عزیزاشو داشته باشه
خونه ی آدم اون جاست که دلش خوش باشه و من همینجا دلم خوشه دقیقن تو بدترین روزای ممکن:)
حداقل دلم برای دوچرخه سواری و ورزش شبانه تنگ شده بود
هرچند امشب دوچرخه رو فاکتور بگیریم بخش ورزش من اینطوری بود که میشستم رو صندلی و به پدری که در حال سواریه نگا میکردم:|
هرچند کسی از یه مسافر خسته دویدن انتظار نداره اونایی ام که دارن خیلی داعشن:/
اینقدررررر دلم مسافرت برون مرزی میخواد که به دوشب و سه روز ترکیه ام راضی شدم:/
ولی خانواده همچنان ترجیح میدن پولاشونو در راه تیر تخته خرج کنن😭
کی گفته تلویزیون برنامه شاد نداره شما یه بار بزن شبکه آی فیلم یدونه سریال بی هدف غم انگیز و لحظه های احساساتی شدن کامران تفتی توی اون سریال کرکره خندست:/
والدینی که میان تو کودک شو و شادونه حرف میزنن و انتظار دارن ببینندگان همراهیشون کنن که به وضع کاملن فجیعی با یک سالن قیافه پکر فیس رو به رو میشن:|
وقتشه که اصلن برنامه ایست فوق عالییی:/دو تا خانوم جلسه ای آورده بودن که معیارشون برای خوب بودن دختر چادری بودن بود و افتخارشون شوهر دادن دخترا:|
اتفاقا برنامه ها خیلی جذابه مثلن کجای دنیا شما دیدین یک سری آدم گوش تلخ جزو استنداپ کمدین های برتر باشن بین چند هزار نفر؟و داوران مسابقه کلی ام ستایششون کنن
یا بازیگر های جدید تلویزیون که سعی میکنن با مقادیری اشوه شتری ریز مثل جنیفر لارنس گنگ ،بی تفاوت و ناناس حرف بزنن اما خب نتیجه کار رو توصیف نمیکنم حقیقتن:دی)
یا اینکه پسره برای در رفتن از دست دخترا خودشو از پنجره پرت میکنه پایین ،با پیرهن مردونه که تا دکمه آخر بسته شده و دست شکسته تو کارواش ماشین میشوره و...
در نهایت هم که همه با هم ازدواج میکنن و مبارک بادا