(.♡ناشناخته

(.♡ناشناخته

آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برسته ست ازین دام بگو

یه گلبرگ مغرور که حالا برگشته و خوبِ تهرانه :)

گربه

سه شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۳۸ ب.ظ

من یه فوبیای گربه فجیع داشتم در حدی که یه بار تو بچگی فاصلم با گربه رسید به دو متر ،تب و لرز گرفتم

هر روزی که گربه میدیدم شبش کابوس خیلی بد میدیدم ازینا که تو فیلما نشون میده طرف وقتی خوابه داد میزنه و شدید عرق میکنه ازونا

ولی هر چقدر بزرگتر شدم سعی کردم باهاش کنار بیام چون گربه ها رو خیلی دوست دارم و اصلنم نمیدونم چرا ازشون میترسیدم

خلاصه من به مراحل خیلی خوبی رسیدم هنوز به گربه ای دست نزدم چون موقعیتش پیش نیومده ولی اگه گربه هه خودشو بمالونه به پام مشکلی ندارم

البته هنوزم کامل ترسم نریخته ها

خلاصه ما یه شب با پدر داشتیم از سواری  برمیگشتیم من دیدم یه بچه گربه تو باغچست عین یه فقره لوس ننر شروع کردم بهش نزدیک شدن و حرف زدن

بعد بابام ازین صدا های پیش پیش دراورد که گربه هه بیاد سمتمون

یهو دیدم یا خداا!!!

سه تا گربه اندازه خرس از پشتش درومدن

منکه فقط همینقدر به ذهنم رسید داد بزنم غلط کردم و فرار کنم



موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۵/۰۹
گلبرگ مغرور :)

نظرات (۱)

خیلیها از گربه می ترسن فقط تو نیستی
پاسخ:
آره خب

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی