(.♡ناشناخته

(.♡ناشناخته

آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برسته ست ازین دام بگو

یه گلبرگ مغرور که حالا برگشته و خوبِ تهرانه :)

۱۹ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

کاش یک روز انقلاب جهانی ای به اسم خر خودتی راه بیوفته که طی اون انقلاب تمام ملت جهان خاستار ممنوعیت سپرده شدن بچه های فامیل بهشون بشن-___-

آخه یکی نیست به این والدین بگه تو موقعی که با بچه ات تنهایی نمی تونی جمعش کنی اونوقت چجوری انتظار داری با یکی دیگه تنهاش بزاری بچه اتم طرف و کچل نکنه؟؟؟؟

جواب کاملا معلومه تو بچه تو از عمد می سپری به مردم که بره عقده هاشو خالی کنه در این بین خودتم بری پی عشق و حااال://///

وای دارم دیووونه میشم حالا یکی دو ساعت بود اشکال نداشت برای چی 3 شبانه روز://کاش این بچه ی نفهم متوجه اخم و تخمای ما بشه بگه من مامانمو میخوام ماعم ردش کنیم بره اههههه:)

ماشالا از شیر مرغ تا جون آدمیزادم براش فراهم میکنی باز بهونه هاش پابرجاست یکی نیست بگه ننه بابات نصفه اینم برات فراهم نمیکنن عقده هاتو با ما تخلیه نکن-___-

اسم انقلاب هم ربطی نداره به موضوع ولی خوبه دیه:دی)

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۶ ، ۰۲:۰۱
گلبرگ مغرور :)


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۰۶
گلبرگ مغرور :)

اپیزود اول:دیشب رفتیم عروسی دختر عموی دختر خاله ی نامبرده برعکس ذوقی که داشتیم خیلی عروسی مزخرفی بود به هیچ کدوممون خوش نگذشت البته بد هم نگذشت:)

اپیزود دوم:دختر خالم اومده خونه مامانبزرگم که پیش من باشه امشب رفته بودن دکتر منو دختر خاله خونه تنها موندیم به من میگه فاطی اگه در زدن بیا در و باز نکنیم به دلم افتاده مهمون میاد منم در جواب بهش گفتم این موقع شب اومدن فقط کار مایکله(مایکل اسم رمزی یکی از پسرخاله هام بین خودمونه) اصلا دو دقیقه نگذشته آیفون زنگ زد دختر خالم جواب داد بعد از گذاشتن گوشی با گفتن عبارت خود ناکسشه فرضیه ام رو تایید کرد😂😂

حالا ما عین چی خندمون گرفته بود این مایکل هم اومد یه حرفی بزنه گفت شما دو تا مشکوکید یعنی یه طوری زدیم زیر خنده که در سال اخیر نزده بودم(البته که برای شما خنده دار نیست ولی اگه ببینید دو نفر با نیش باز نگاتون میکنن بعد به هم نگا میکنن مشکوک میشید دیگه)

اپیزود سوم:جی جی و خلسه یه دیس دادن برای تتلو یعنی دلم خنک شده اساسی (اشاره شود نامبرده طرفدار این دو تن نیست ولی خب این قضیه فرق داره)

اپیزود چهارم:آهنگ جدید امیرعباس گلاب چرا اینقدددررر خوبه://چراااااا:/// تو فکرم چجوری ازش خاستگاری کنم که شوک نشه جواب رد بده:)حالا علی الحساب شما این آهنگه رو دوماد آینده حساب کنید^___^

اپیزود پنجم:فک کنم وقتی برگردم تهران مامانم اینا نشناسنم از بس که هر چی میخورم  مامان بزرگم میگه چیزی نخوردی که خلاصه تا دو برابرشو نخورم راضی نمیشه در نهایت پنج شیش کیلو اضافه نکنم صلوات-__-


۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۶ ، ۰۲:۱۲
گلبرگ مغرور :)

خواستم عرض کنم من صرفا فقط یک فاطین نیستم که با کنسرت پازل برنامه های تابستونیم به انتها برسه بلکه تا ساعاتی دیگه عزیمت میکنم به خانه ی دلبرین مادر بزرگ عالم در اردبیل♡_♡

از آن بهتر اینکه دختر خاله ی نازنینم دیروز بهم پیام داده عروسی دختر عمومه داری میای لباسم بیار و من خیلی  الکی الکی یه عروسی ام افتادم^___^

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۶ ، ۱۳:۱۳
گلبرگ مغرور :)

دیشب کنسرت پازل بود*__*

اما حماسه ی شیش مرداد وقتی فوق العاده تر از تصور شد که حمید هیرادم روی استیج اومد و اجرا کرد^___^

خلاصه نگم براتون اصلا چی بود دیشب:)


۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۶ ، ۱۷:۱۶
گلبرگ مغرور :)

تا حماسه ی شیش مرداد فقط چند ساعت مونده اصلا باورم نمیشه بعد یه ماه و اندی یه چند ساعت دیگه انتظار به پایان میرسه^__^

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۶ ، ۱۷:۳۹
گلبرگ مغرور :)

اندر فواید یک دوست خوب اینه امروز وقتی که از زمین و زمان بریده بودم و دلم می خواست حق حق گریه کنم تنهام نذاشت ،کنارم بود با هم رفتیم بیرون چیز میز خوردیم مسخره بازی درآوردیم،حرف زدیم،یه سینما چند بعدی مسخره رفتیم که از اول تا آخرش داشتیم میخندیدیم و ادا درآوردیم ،اینستا لایو گرفتیم ضایع شدیم ،خلاصه الان که از خونمون دارم این پست مینویسم شادترین و امیدوار ترین آدم رو کره ی زمینم و این همه حال خوب و مدیون دختری هستم که فقط یه دقیقه باهاش معاشرت کردن حال آدم و زیر و رو میکنه نمی خوام کلیشه بازی درارم ولی مرسی که هستی♡♡♡♡♡♡♡

حالا اینو براتون بگم از این برنامه های فرهنگی گذاشته بودن تو پارک یه آقایی رفته بود رو استیج راجب روابط زن و شویی البته از نوع غیر مثبت هیجدهش حرف میزد یه عالمه صندلی ام چیده بودن مردم روش نشسته بودن خلاصه ما داشتیم رد میشدیم این عاقا عه داشت میگفت با شوهراتون اینجوری رفتار کنید مریم خانومم نه گذاشت نه برداشت داد زد آقا ما که شوهر نداریم:////

حالا یکی بیاد کمک کنه به اون یاروعه که جلو خندشو بگیره*__*

قابل ذکر این مریم همون مریمه که اونسری به گارسون گفت روت میشه اینو جلو خواهر و مادر خودت بزاری:)

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۶ ، ۰۲:۱۸
گلبرگ مغرور :)

آقا من عاشق سکوتم

یعنی اگه سه روزم تو اتاق باشم کسی نمیفهمه من خونم

از اونورم عاشق تنهایی ام

تنهایی فیلم ببینم برای خودم نقدش کنم

تنهایی چیزایی که تو ذهنمه رو روی کاغذ بیارم

تنهایی کتاب بخونم تنهایی آهنگ گوش کنم 

از طرفی هم از تمام عواملی که این تنهایی رو بهم بزنن بدم میاد از جمله مهمون و مهمونی

اصلا فلسفه مهمونی رفتن و مهمون اومدن و رو نمیفهمم

حالا باز مهمونی رفتن یه چیزی ولی واقعا از اینکه مهمون بیااد متنفرررررررررررم

همه ی این آسمون و ریسمونا رو بافتم که بگم فردا یه مهمونی میرسه خونمون و منم موفق نشدم فرار کنم برم خونه ی مامان بزرگم

در نتیجه توووووف تو این زندگی:)

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۵۰
گلبرگ مغرور :)

دیروز داشتم مجله های لباس ایرانی رو نگاه میکردم غصه ام گرفت:)

چرا اینقدر طرحاشون افتضاح بود؟//

خود طراح حاظر میشه اینا رو بپوشه بره تو خیابون یا مهمونی-___-

تازه مثلا مجله هایی که دیدم از بهترین مجله های وطنی بوده وای به حال بقیه')

چرا اینقدر ضعیفیم تو طراحی،چرا ایران تو زمینه ی مد حتی بین کشورای اسلامی ام حرف برای گفتن نداره دنیا دیگه پیش کش!!!

یعنی در بهترین حالت باید سه چهار تا تغیر اساسی رو لباساشون میدادی بعد تازه روت میشد موقعه ی خوابیدن بپوشی در بهترین حاااالت%)

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۳۷
گلبرگ مغرور :)