(.♡ناشناخته

(.♡ناشناخته

آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برسته ست ازین دام بگو

یه گلبرگ مغرور که حالا برگشته و خوبِ تهرانه :)

Pazartesi2

دوشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۳۴ ب.ظ

استادم وسط کلاس سه ساعتمون برام برام شیر کاکائو خرید و خب عمرن اگه آدم به اون قشنگیو به کسی معرفی کنم*___*

اون یارو رو دیدم اون روز و به این نتیجه رسیدم چی شد که دو روز روش کراش زدم ؟ای ننگ بر من با این انتخابای مسخرم:|

خلاصه که تمام اون چیزی که بین ما نبود تموم شد تهی مغز هم خودتونید:دی

 امروز رفتم به استاد بگم من اومدم که نگو داشته از آقا درس میپرسیده بعد من تا درو وا کردم برگشت گفت :به به قشنگ ترین وقت ممکن رسیدی(چون وقتی من رسیدم کلاس اون باید تموم میشد)

دعای پایانیم اینه خدایا همینطور که بنده ات رو از پرسش نجات دادم من را در طول سال تحصیلی از پرسش حفظ بفرما.بلند بگو الهی آمین

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۱۷
گلبرگ مغرور :)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی