(.♡ناشناخته

(.♡ناشناخته

آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برسته ست ازین دام بگو

یه گلبرگ مغرور که حالا برگشته و خوبِ تهرانه :)

مقادیری صحبت همینجوری:)

پنجشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۷، ۰۹:۳۶ ب.ظ

همین چند دقیقه پیش شمع بیست رو فوت کرد و من نمیدونم کی اینقدر زود گذشت که بیست سالش شد؟

تنها چیزی که ازین زمان یادمه منو و خودش بودیم که لگوهامونو ریختیم وسط پذیرایی و میزنیم تو سر کله ی هم:|

.

تا این هفته تموم شه من دق میکنم هرچند 8 شهریور خودش یادآور دور بودن از آرزوهامه هه:/

.

یه چیزایی ته اون کشو هست که داره اذیتم میکنه میخوام عین اون آهنگه فاز بگیرم که'یادگاریاتو بوسیدم ریختم دور' ولی خب این کارا فقط تو آهنگه که میتونه جالب باشه تو دنیای واقعی پشیمونی قد گاو را به همراه داره و بس:)

.

آره رفتم خونه آنه اینا و در ابتکاری بزرگ اون بازیه که چوبارو میزاری رو هم بعد میکشی تا برج خراب شه رو،به جای هر ردیف سه تا عمودی ،پنج تا افقی بازی کردیم :#نوابغ_مملکت

#غنچه_های_باغ_دانش

.

اما راجب چالش روز من،حقیقتش من عاشق داستانم،داستان آدما ،داستان طبیعت،داستان یک نقاشی یا هرچی،البته فک کنم به جای داستان باید بگم سرگذشت:دی

برای همینم مستند خیلی دوست دارم،یا فیلمایی که بر اساس واقعیت ساخته شده(البته اگه ژانرش ترسناک نباشه)

این چالشم درواقع این بود که آدمای مختلف بیان داستان یه روزشونو تعریف کنن و صرفه جویی در زمانو فلان فقط یه پوششه😂 البته شاید خود طرفم متوجه زمان هدر شدش بشه،به قول استاد قمیشی:این عمره توعه داره اینجوری حروم میشه و فلان..

و اینکه دلیل اینکه خودم نمی نویسم اینه که خب الان استراحتمه و منتظر یه روز پرکارم که بیام راجبش بنویسم و شوآف شه من چقدر کولم و فلان:|

شوخی کردم ولی اگه بخوام برای این روزامو بنویسمم این تصور براتون تداعی میشه:چه بچه ی تنبلی:|

شایدم هفته ی بعد که مسافرتم نوشتم که میشه یه جورایی کارایی که تو سفر کردیم،ولی خب این جزو زندگی روتین نیستش پس پیشاپیش بیخیال:|

شایدم برا فردا رو نوشتم:/

پ.ن:ولی جدا از شوخی اگه دوست داشتید چالش رو انجام بدید شاید واقعا موثر بود براتون(با احترام و لبخند واقعی نه فیک اسمایل این مسخره بازیا:)

چالش _روز_من

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۶/۰۱
گلبرگ مغرور :)

نظرات (۴)

۰۱ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۵۲ زِدْ عِِـچْ آرْ …
هشت شهریور:(
من گذاشتم یکشنبه بنویسم که شلوغم وگرنه باقی روزا خواب کتاب فیلم گوشیه
فاطین از طرف من هوای اونجا رو تو ریه‌هات ذخیره کن
پاسخ:
هشت شهریور:)
خوبه باز یکشنبه شلوغی،من کلن زندگیم تو سه تا چیز خلاصه شده،خواب-تلویزیون-غذا البته ورزشم میکردم که با اسرار رفیقای ناباب مبنی بر اینکه چقد حال داری ،گذاشتمش کنار:|
من دیگه دارم از لیست آرزو به لیست فانتزی انتقالش میدم،هر روز محال تر از دیروز
اگه مدارکمو پاره نکردم و پناهنده نشدم حتما یه پلاستیک گنده از هوا برات میارم:/
عمر زیادى زود میگذره 
هشت شهریور ؟ چه روزیه مگه ؟!
چالش روز من به نظرم برا کسایى خوبه که خیلى ازادن و روزاى پر مشغله اى دارن و پر هیجان انگیز 
پاسخ:
آره واقعا
هشت شهریور شه میگم:)
چه جالب واقعا،مشتاقم بخونم حتما^_-
۰۲ شهریور ۹۷ ، ۰۲:۰۷ زِدْ عِِـچْ آرْ …
من رفتم فقط سایتشو ببینم اول فکر کردم به دلاره بعد فهمیدم یوروئه
یورو حاجی یورو! 
من پیشنهاد می‌دم یه چندتا جرم سیاسی انجام بدی و با خیال راحت پناهنده شی وگرنه اینجا که هیچی نیست
پاسخ:
بالاخره یه روز اختلاس میکنم هم پول کنسرتم جور میشه هم میرم کانادا پناهنده میشم:)
۰۲ شهریور ۹۷ ، ۱۳:۵۴ زِدْ عِِـچْ آرْ …
در اون صورت پناهنده شدن لازم نیست که خیلی راحت اقامت می‌گیری:|
پاسخ:
راست میگیا بهش فکر نکرده بودم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی