(.♡ناشناخته

(.♡ناشناخته

آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برسته ست ازین دام بگو

یه گلبرگ مغرور که حالا برگشته و خوبِ تهرانه :)

بروبچ

دوشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۷، ۱۲:۵۷ ق.ظ
اردبیل طوفان شده
امیر خیلی بد برخورد کرد منو زهرا عم تصمیم گرفتیم در راستای حمایت از حقوق زنان و قانون هیچ زنی به مردی احتیاج ندارد خودمون دوتایی بریم بیرون تا بهش ثابت شه که احتیاجی بهش نی 
منتها  وسط این فمینیست بازیا اصلن حواسمون به طوفان نبود :|
و خب یه خجسته ای اون وسط شنل تنش کرده بود که بله درسته تا فیها خالدونش در 
معرض دید عموم قرار گرفت البته دروغ چرا تو اون هوا سگ پر نمیزد تو خیابون:|
البته مدیونید فک کنید اون خجسته منما
بعدش که برگشتیم خونه مامان بزرگ مهمون اومد بعد زهرا رفت سلام کرد اومد تو اتاق من اصلن آفتابی نشدم 
دیگه همینطور داشتیم تو اتاق حالمونو میکردیم یهو مهمونه برگشت گفت :این بچه ها کجا جیم زدن-__-
یعنی یه لحظه قشنگ حس کردم بدنم یخ بست ولی خب زهرا رو اومدن کشون کشون بردن اما من چون از اول دیده نشده بودم و مهمون اصلن فک نمیکرد فاطینی ام هست نرفتم 😎
پ.ن:ولی خدایی جایی میرید نگید بروبچ کجا جیم زدن چون اگه جیم زده باشنم فقط بخاطر ندیدن شماست دوست عزیز پس تنفر میزبان رو بیشتر نکنید

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۱/۰۶
گلبرگ مغرور :)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی