(.♡ناشناخته

(.♡ناشناخته

آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برسته ست ازین دام بگو

یه گلبرگ مغرور که حالا برگشته و خوبِ تهرانه :)

فارغ ز غوغای جهان:)

دوشنبه, ۴ دی ۱۳۹۶، ۰۳:۲۴ ب.ظ

شنبه از ساعت 6تا 12 شب داشتم الگو میکشیدم اونم رو زمین با کمر خم تهشم تموم نشد ولی دیگه کم آوردم و رفتم برا خواب

یکشنبه از ساعت5و نیم عصر تا 4 صبح داشتم طراحی انجام میدادم

شب دو ساعت خوابیدم بعد اومدم مدرسه اونم نه یه روز معمولی ،روز کارگاه که سه برابر انرژی میگیره:/

خداییش حق من نبود الان که فارغ شدم ز غوغای جهان و میتونم تا هر وقت دلم بخواد بخوابم نشونه های سرماخوردگی اندرونم ظاهر شه:)

اصلن نمیدونم الان چجوری سر پام کلن دو ساعت شب خوابیدم دماغمم از صب آویزونه با این  حال هاجر میگفت بریم کافه

بهش گفتم هاجر میدونم که من خیلی به این رفتن نیاز دارم 

خودم میدونم دارم از نظر روحی میترکم 

ولی به نظرت این تن میتونه یاری کنه بعد دوروز بی خوابی و کار بدون استراحت:؟)

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۰۴
گلبرگ مغرور :)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی