همش چهار روز گذشته:)
سه شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۶، ۰۷:۱۶ ب.ظ
صدای منو بعد دو روز گارگاه میشنوید و باید عرض کنم من زندم:)
این چند روز اینقدر کار انجام دادم که باورم نمیشه برای فردا کاری ندارم:)
هعیی تابستون کجایی که تا لنگ ظهر بخوابم،تا کله ی سحر فیلم ببینم-__-
از یه سریالی که تابستون شروع کرده بودم فقط سه قسمت مونده که فک کنم تا ماه های آینده مشرف نمیشم ببینم://
معلم زبانمون خیلی گوگولیع،قشنگ یه پاندای خسته است منتها فکر کنم موقع پرسش تبدیل شه یه خرس گیریزلی ای انگشت کوچیکه پاش گیر کرده به میز:)
اون کسی که برنامه کلاسی چیده تو خودش چی دیده واقعا!!!!
ریاضی.شیمی.الزامات.ادبیات همه تو یه روز آخه-__-
یعنی خداوند عمه شو مورد عنایت قرار بده:)
آقا اگه هم ریخت و پاش اعصابتونو خورد میکنه هم حال ندارید جمع و جور کنید نیاید هنرستان الان قشنگ اتاق من با پلاسکو بعد آتیش سوزی هیچ فرقی نداره :/
۹۶/۰۷/۰۴