(.♡ناشناخته

(.♡ناشناخته

آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برسته ست ازین دام بگو

یه گلبرگ مغرور که حالا برگشته و خوبِ تهرانه :)

نمی خوام بخورم-__-

پنجشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۱۸ ب.ظ

خواستم براتون یه چیز جدید تعریف کنم منتها اینقدر مامان بزرگم پرید وسط ذهنم که فلان چیز و بیارم بخور یا الان چیز دیگه کلن یادم رفت داستان چی بود:)

زیادی مهربون بودن هم اعصاب خورد کنه دیگه:/

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۶/۰۵/۱۹
گلبرگ مغرور :)

نظرات (۲)

آره خیلی اعصاب خورد کنه...
پاسخ:
ولی اعصاب خوردکنیشم باحاله
۱۹ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۳۷ مریــــ ـــــم
کاش منم مامان بزرگ اینطورکی داشتم
پاسخ:
.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی